مارک توکسبری شناگر تیم ملی کانادا بود. او از سال ۱۹۸۶ تا سال ۱۹۹۲ از شناگران مطرح دنیا در شنای کرال پشت محسوب میشد.
مهمترین مسابقه زندگی مارک، مسابقات المپیک ۱۹۹۲ بارسلونا بود.
در المپیک سئول 1988، توکسبری در ۱۰۰ متر کرال پشت پنجم شدو در شنای مختلط تیمی به همراه ویکتور دیویس موفق به کسب مدال برنز شدند.
درست یک سال قبل از المپیک بارسلون در مسابقات قهرمانی جهان سال ۱۹۹۱ زمانی که توکسبری در حال پیش رفتن به سمت صفحه لمسی ثبت رکورد بود و به صفحه اسکوربورد نگاهی کرد،احساس رضایت تمام وجودش را فرا گرفت.
او در جایگاه دوم با رکورد ۵۵/۲۹ قرار گرفت، در حالی که فقط ۰/۰۶ثانیه از نفر اول مسابقه یعنی جف روسی از آمریکا فاصله داشت. مدال نقره یک اعتبار و تأییدی بود برای تمریناتی که او انجام داده بود، او داشت نتیجه تعهد به تمریناتش را میدید و به هدفش که کسب طلای ۱۰۰ متر کرال پشت جهان بود، نزدیک و نزدیکتر میشد.
مدال طلای المپیک ۲ سال بعد در بارسلونا به او خیلی نزدیک بود واو میتوانست آن را حس کند.
اما در مسابقه بعد، یعنی مسابقه قهرمانی پانپاسفیک که درتابستان سال ۱۹۹۱ در ادمونتون برگزار شد، توکسبری و جفروسی در فینال ۱۰۰ متر کرال پشت به مصاف هم رفتند و باز هم مارک دوم شد. با اینکه توکسبری تمام تلاشش را در تمرین انجام داده بود و از آخرین باری که با هم مسابقه داده بودند، زمان زیادی نگذشته بود.
مارک توکسبری نتوانست با او رقابت نزدیکی داشته باشد و جف با استفاده از یک استارت حرفهای و پای دلفین زیر آب توانست بازمان 93/53 رکورد جهان را نیم ثانیه کاهش دهد.
این بار وقتی مارک به اسکوربورد نگاه کرد و جایگاه دوم را دید دیگر آن رضایت را در وجود خود احساس نمیکرد. توکسبری فکرکرد که شکستی جدی از شناگر برتر جهان خورده است. این حسب بیمار گونه دنیای او را خراب کرده بود و از شدت این احساس بدبه گوشه اتاقش پناه برده بود. به نظر مارک رکورد روس در این رشته فراتر از تواناییهای انسان بود.
مارک میگوید: من تا قبل از مسابقه ۱۹۹۱ در رؤیاهایم در بهترین حالت به زدن رکورد ۵۰/۵۴ فکر کرده بودم.
مارک باید تا المپیک بارسلون 2/1 ثانیه از رکورد خودش را کممیکرد تا به جایگاهی که میخواست برسد؛ اما مارک این رکوردرا در ۷ سال کم کرده بود. آلان فقط ۱ سال فرصت داشت تا به این رکورد برسد.
آن روز مارک استخر را ترک کرد و رویای مدال طلای المپیک او، درهوای پر از کلر تبخیر شد.
“موفقیت رو تجسم کنید”
سال المپیک بارسلونا شروعی بود برای نتایج بهتر مارک. در فوریه،مارک و همتیمیهایش از دانشگاه کالگری رکورد جهانی ۴ در۱۰۰ مختلط تیمی رو ثبت کردند و رکورد مارک در بهترین حالت۵۰/۵۲ بود.
او به طور منظم کسب مدال توسط خودش را تجسم میکرد؛ اما او حتی در ذهنش هم مثل المپیک سئول پنجم میشد!
ماه بعد مارک برای بازنویسی تجسماتش به شهر محل برگزاری مسابقات المپیک سفر کرد. کارگران ساختمانی در حال بتن ریزی استخر بودند؛ اما مارک میتوانست استخر تمام شده را درذهنش ببیند.
مارک: سعی کردم تصور کنم که در لحظه برگزاری فینال، غروب خورشید کجا قرار دارد و آن را در ذهنم ثبت کردم. تصویر درذهنم کمی واضحتر شده بود و به مرور واضحتر میشد.
از روی سکوها ایستادم و به استخر نگاه کردم. سرانجام کنار لبه استخر ایستادم. از خط ۴ راه افتادم و برای جمعیت خیالی دستتکان دادم. سپس به سمت اتاق هماهنگی برگشتم و همان مسیررا برای رفتن به خط ۵ طی کردم.
مارک همه چیز را حس کرد. ویژگیهای یک استخر المپیک را به خاطر آورد تا بتواند تجسم ذهنی خود را دقیقتر کند و تمام اینکارها را انجام میداد که بتواند تجسمی کاملاً واضح و باجزییات داشته باشد.
مارک میگوید: من در این استخر برنده شدن را به در ذهن خود به تصویر کشیدم. تصور میکردم وقتی به اسکوربورد نگاه میکنم وکنار نامم نفر اول ثبت خواهد شد، احساس هیجانانگیز و عمیقی خواهد داشت و من فقط به آن احساس فکر میکردم.
این کار باعث اعتماد به نفس زیادی در مارک میشد. او قطعاًمیتوانست در تابستان همان سال بهترین عملکرد را داشته باشد.
شش هزارم ثانیه در بارسلونا
در تاریخ ۳۰ ژوئیه ۱۹۹۲ فینالیستهای ۱۰۰ متر کرال پشت دربازیهای المپیک بارسلونا، رژه رفتند. هوا ابری بود و برای شناگران کرال پشت مناسب بود چون خورشید چشم آنها را اذیت نمیکرد.
خط ۴ جف روسی و در خط ۵ مارک قرار داشتند. مارک احساس آرامش میکرد. یک ساعت زودتر در حال آمادهسازی خودش بود.
مارک: من بارها و بارها این فینال را تجسم کرده بودم و همیشه برنده شده بودم.
وقتی صدای تپانچه شنیده شد، جف با سرعت تا ۱۵ متر پای دلفین زد و بعد از برگشت ۵۰ متر اول نیز در زیر آب ضربات پای بلند و قوی میزد. طول این ضربات قوی به اندازه نصف بدن اوبود. باز هم مارک بدون توقف ادامه میداد تا به جف برسد. در ۱۰ متر باقی مانده آخر هنوز هم عقب بود. در حالی که ۵ متر به پایان مسابقه باقی مانده بود، مارک با پرتابهای بازو سعی کرد به جف نزدیکتر شود. هر دو شناگر به دیواره استخر برخورد کردند.
مارک جدول امتیازات را نگاه کرد و تیم کانادا یک طلا گرفته بود.
مارک فوران کرد. دیواره رو هل داد و مشت خود را به سمت آسمان برد. روی طناب خط نشسته بود و به هدفش یعنی رؤیایی که همیشه تصور میکرد، رسیده بود.
او با زمان ۹۸/۵۳ پیروز شده بود و رکورد المپیک را شکسته بود و جف روسی را درست با همان اختلافی که ۲ سال پیش از او شکست خورده بود، شکست داده بود.
فقط شش صدم ثانیه
شناگران بزرگ شنای خود را میبینند (تصور میکنند) قبل از آنکه آن را شنا کنند.
ممکن است مارک از نتیجه هیجانزده شده باشد اما او بارها وبارها جزئیات آن مسابقه را تصور کرده بود اما تکرار جسمی این موفقیت مسئله مهمی بود که او موفق شده بود.
شناگران نخبه مسابقه خود را از قبل، بارها و بارها با جزئیات کامل تصور میکنند. بوی کلر، سردی آب استخر، درد در ۲۵ متر سوم. به طوری که هنگام شروع مسابقه تمام آن چه که باید انجام دهند، مشخص است؛ بنابراین در زمان مسابقه ذهن خود را کاملاًآزاد میکنند و اجازه میدهند بدنشان کار خود را انجام دهد.
تجسم کاملاً مؤثر است زیرا مغز ما توانایی تشخیص تفاوت بین وقایع واقعی و خیالی را ندارد.
در اینجا چند روش سریع آورده شده است که میتوانید این مهارت ذهنی را برای بهتر شدن تمرینات و مسابقات شنا استفاده کنید:
از قدرت تجسم برای غلبه بر مشکلات استفاده کنید:
اگر در تجسم مسابقه شما همه چیز طبق روال و خوب پیش میرود، تجسم موفقی نخواهید داشت. باید به نحوی تجسم کنیدکه همه چیز طبق برنامه پیش نرود و مشکلاتی برای شما به وجود بیاید. میتوانید در مواقعی که مشکلی ایجاد میشود خود را محک زده و مدیریت کنید و واکش هوشمندانهای از خود نشان دهید.
لذا منتظر نباشید که همه چیز طبق روال پیش برود، مشکلات راببینید و برای مقابله با آنها هوشمندانه عمل کنید.
به طور عملی از این تجسم برای افزایش عملکرد خود استفاده کنید:
تجسم یک ابزار بسیار قدرتمندتر از صحبتهای روانشناسی قدیمی است. زمانی که به ورزشکاران آموزش داده شد که بهترین عملکرد خود را تجسم کنند یا سخنان انگیزشی را مرور کنند، عملکرد گروهی که تجسم کرده بودند به طور قابلتوجهی بهتر بود. قبل از این که ست دشوار آخر یا آخرین تکرار را شروع کنید، یک لحظه دست نگه دارید برای این که خودتان را به همان شکلی که باید شنا کنید، تصور کنید.
برای جا افتادن تصورات خود از نشانههای فیزیکی استفاده کنید:
هنگامی که مارک از استخر بارسلونا بازدید کرد دقیقاً همین کار را انجام داد: دادن جزئیات بیشتر به تجسم که باعث واقعیتر شدن آن میشد.
برای آماده شدن برای مسابقه بعدی شما الزاماً نیازی به طی مسافت طولانی برای بازدید استخر مسابقه ندارید، اما میتوانیدمواردی مانند این را اضافه کنید: بوی کلر، لبه استخر سرد زیر پاهای شما، بافت بلوک سکوی استارت و شوک اولیه ناشی از آب سرد که به بدن شما وارد میشود.
هرچه تجسم غنیتر و با جزئیات بیشتر باشد، تجسمی عمیقتر خواهد بود.
تجسم را به عنوان بخشی از تمرین خود قرار دهید:
بیشتر اوقات وقتی که من با ورزشکارانم در مورد استفاده از تجسم صحبت میکنم به این دلیل است که آنها در تلاشاند تا برای موفقیت در مسابقه پیش رو هر کاری انجام دهند. قدرت تجسم زمانی خود را نشان میدهد که به عنوان بخشی از تمرین روزانه ورزشکار باشد. هر شب برای خود هدف تعیین کنید و ۵ بار رسیدن به هدف خود در مسابقه را تجسم کنید.
درست مانند بلند کردن وزنه، یا شنا در تکرارهای متعدد، پرورش مهارتهای ذهنی مؤثر نیز نیاز به تکرار دارد.
مترجم: زهرا سادات موسوی
ویراستار علمی: محمد علی پور